عصر معدن- مهدی کرباسیان رییس سابق سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) در دوره ریاست خود در این سازمان اقدامات بسیار خوبی را در بخش معدن اجرایی کرد و توانست معدن را به اقتصاد کشور بازگرداند. وی معتقد است نمیتوان معدن را جایگزین نفت کرد بلکه باید از درآمدنهای حاصل از صادرات نفتی در بخش توسعهای کشور هزینه کرد تا شاهد جهش در کشور باشیم.;
به گزارش پایگاه خبری «عصرمعدن»، هفته نامه بازار امروز ساعاتی را به هم نشینی با مهدی کرباسیان که سکان هدایت ایمیدرو را به درستی در دست داشت و پیش از آن نیز در پست های مدیریتی خود موفق بود، گذراند تا توصیه ها و تجربیات وی را به گوش خوانندگان و به ویژه مسئولان کشور برساند. در ادامه مشروح این گفت و گو را میخوانید:
در شرایط فعلی و با وضع تحریمهایی بر حوزه فلزات، معدن تا چه اندازه میتواند به اقتصاد کشور کمک کرده و جایگزین درآمدهای نفتی شود؟
خوشبختانه ما جزو کشورهای معدنی ایران هستیم. درواقع یکی از مزیت های کشور ما در اختیار داشتن معدن، گاز و نفت است. همانطور که میدانید در دنیا کشورهایی که چنین مزیتهایی را یکجا در اختیار داشته باشند بسیار کم هستند. از سویی دیگر ایران دارای جایگاهی استراتژیک است که با بیش از 10 کشور همسایه است؛ اما در کنار این موارد در اختیار داشتن نیروی جوان و سطح تحصیلات نیز از دیگر مزیتهای کشور محسوب می شود. درنتیجه میتوان از چنین امتیازهایی برای رشد و جهش کشور استفاده کرد. خوشبختانه در سالهای گذشته زیرساختهای خوبی انجام و باعث شده معدن در کنار انرژی به ارزش افزوده بالایی دست پیدا کند.
این موارد امتیازهایی است که کشور در اختیار دارد اما بنده چندان شعار جایگزینی معدن به جای نفت را نمیپذیرم. زیرا هر کالا و ماده ای جایگاه خود را دارد. نفت و گاز برای کشور یک شانس است و باید از آن استفاده کنیم. بدیهی است که نباید پول حاصل از صادرات نفت و گاز را وارد هزینههای جاری کشور کرد، بلکه باید صرف هزینههای توسعهای کشور شود و این اشکالی است که از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی بعد از آن وارد است.
اگر کشور را با مدل کشورهایی که از این مزیتها برخوردار نیستند مقایسه کرده و هزینههای توسعه را از حوزه نفت و گاز تامین کنیم بدون شک می توان شاهد جهش بسیار خوبی در کشور باشیم.
اعتقاد بنده بر این است که معدن و صنایع معدنی می تواند در کنار حوزه نفت و گاز به توسعه کشور کمک کند. امروز در ارتباط با فولاد، مس و... که کشور ذخایر خوبی در اختیار دارد، در سال 97 به میزان 10میلیارد دلار صادرات داشتیم، حال اعتقاد بر این است اگر تصمیمات غیرکارشناسی و احساسی دولت در سال 97 در 9ماهه اول سال گرفته نمیشد، میتوانستیم شاهد رکورد صادرات غیر نفتی به بیش از 50میلیارد دلار باشیم در صورتی که این رقم به حدود 45مییارد دلار رسید. البته در این میزان بخش معدن و صنایع معدنی درآمد جدیدی را برای کشور خلق کرده است. اگر نگاهی به درآمد سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب داشته باشید خواهید دید، درآمد صادرات غیر نفتی که حدود 1میلیارد دلار بود، امروز به 45 میلیارد دلار رسیده است. البته در آن زمان صادرات سنتی ( پسته و زعفران و..) بود اما امروز اقلام پتروشیمی، صنایع معدنی و... نیز اضافه شده که نکته بسیار ارزشمندی است. باید پذیرفت که کشور ظرفیتهای خوبی در اختیار دارد که می توان از آن استفاده کرد. البته در کنار بحث درآمدزایی موضوع اشتغال نیز مطرح است. به عنوان مثال در حوزه سنگآهن از حوزه اولیه که اکتشاف است تا حوزه تولید شمش و ورق و... شاهد اشتغال در حلقههای زنجیره هستیم.
با چنین دیدگاهی باید در حوزه اکتشاف بسیار قوی عمل کرد، نظر شما در این باره چیست؟ آیا نباید سرمایه گذاران را به حضور در این بخش تشویق کرد؟
سرمایه بحث اصلی کشور است و تنها در بخش معدن مطرح نیست. باید پذیرفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل تحریمها که گاهی کمرنگ و گاهی پرنگ بوده، همچنین به دلیل انتخاب شعار استقلال در کشور باعث شد مجموعه سرمایهگذاران غربی به حضور در ایران اظهار علاقه نکنند. بدیهی است برخی سیاستگذاریهای کشور نیز این موضوع را تشدید کرده است. سیاستهای اشتباه ما در ارتباط با کنترل نرخ ارز، عدم توجه به بخش خصوصی و... در جذب سرمایه ایجاد مشکل کرد.
به همین دلیل باید گفت سرمایه محدودی برای توسعه در اختیار است. برخی افراد سالهاست می گویند نیازی به خارج نداشته و باید از سرمایههای خود استفاده کنیم، البته این سخن درست است اما باید پذیرفت برای برخی پروژههای ملی و بزرگ نیازمند سرمایههای کلان هستیم و بودجه ارزی کشور پاسخگوی آنها نیست و در کنار آن نیازمند تکنولوژیهای جدید هستیم. پیش از برجام و در سال 92 که بنده در ایمیدرو حضور یافتم یکی از مشکلات ما نبود تکنولوژی در برخی پروژهها بود اما پس از برجام شرکتهای معتبر دنیا وارد ایران شدند و تکنولوژی را با خود به کشور آوردند. درنتیجه باید پذیرفت با در اختیار داشتن ذخایر خوب معدنی با سرمایه و تکنولوژی میتوان شاهد جهش کشور بود. شاید در کنار جذب سرمایهگذار خارجی مهمترین نکته جذب سرمایه ایرانیهای خارج از کشور است. خوشبختانه اخیرا شاهد تصمیمات خوبی از سوی دولت هستیم به عنوان مثال یک فرد خارجی با ورود سرمایه 250هزار دلار به ایران می تواند اقامت کشور را اخذ کند. این موضوعی است که سالها در مالزی، ترکیه و دبی از آن استفاده می کند.
البته باز هم تاکید می کنم جذب سرمایه ایرانیهای خارج از کشور بسیار مهم است و آنها می توانند با خود تکنولوژی بیاورند. درکنار این موضوع باید قبول کرد دولت و مجلس شورای اسلامی باید برای حوزه معدن و صنایع معدنی با توجه به ارزش افزوده بالا اولویت ویژه در نظر بگیرند.
به خاطر دارم در سالهایی که در ایمیدرو حضور داشتم تلاش کردم تا صندوق بیمه سرمایهگذاری فعالیتهای معدنی را مورد حمایت قرار دهم اما متاسفانه نه دولت و نه مجلس توجه ویژهای به این موضوع نداشتند. یکی از افتخارات بنده در دوره حضور در ایمیدرو آن است که توانستیم با حمایت وزیر صنعت، معدن و تجارت و همچنین کمک خبرنگاران حوزه معدن را وارد اقتصاد کشور کنیم.
عدم ثبات قوانین یکی از اصلی ترین مشکلات ما در جذب سرمایه است، چرا در این زمینه اتفاق مثبتی انجام نمی شود؟
شاید اولین نکته باور است که خوشبختانه این باور امروز شکل گرفته است. به عنوان مثال در دولت دوازدهم بحث معدن و صنایع معدنی به عنوان یکی از محورهای اصلی دولت معرفی شد و این خود نکته مثبت است. وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز وقت زیادی را در بخش معدن صرف می کند. درواقع معدن جایگاه خود را در ذهن مسئولان پیدا کرده، اما در عمل با برخی مسائل از جمله عدم ثبات قوانین مواجه هستیم. جالب است بدانید ما نه تنها با کمبود قانون مواجه نیستیم بلکه قوانین زیادی هم وجود دارد اما مهم آن است که سلیقهها در اجرای قانون لحاظ می شود و شاید این اصلی ترین مشکل باشد. از سویی دیگر برای وضع قوانین مشورتی گرفته نمی شود.
به نظر بنده باید در تدوین قوانین مشورت انجام شود و عجولانه تصمیم گرفته نشود. بهتر است دولت در حوزه معدن تنها حمایت کرده و از قانونگذاری دست بکشد و اجازه دهد بخش خصوصی در حرکت باشد.
نوسانات ارزی باعث شد تا نقدینگی مردم روانه بازار ارز و طلا شود، اکنون در چنین شرایطی بورس تا چه اندازه میتواند در جذب نقدینگی موثر باشد؟
یکی از اتفاقات خوبی که در چند ماه اخیر رخ داد آن است که دولت و بانک مرکزی توانستند تا حد نسبی ارز را تنظیم کنند. به نظر میرسد اگر کشور با تعادل همراه شود، بورس نیز جایگاه خود را پیدا می کند. امروز با وضعیت فعلی ارز که متعادل شده بخشی از پولها به بازار بورس بازگشته است. همانطور که می دانید نقدینگی در کشور بسیار بالا است و این حجم از نقدینگی مانند سیل بوده و بنیان را نابود می کند، درنتیجه باید برای آن مسیر پیدا کرد. سرمایه گذاری، تولید، مسکن و... است. زمانی که سرمایه به یک جهت حرکت کند سایر بخشها را با مشکل مواجه می کند. به عنوان مثال امروز بازار مسکن و تولید راکد است و نقدینگی به سمت بورس رفته است. البته باید پذیرفت 2اتفاق در بازار بورس در حال وقوع است. اول آنکه قیمت ارز که از 4هزار تومان به 12 هزار تومان رسید باعث شد تا قیمت ها در بورس نیز خود را پیدا کند. درنتیجه بخشی از افزایش قیمت ها در بورس براساس قیمت دلار رخ داد. اما نکته دیگر آن است، درصورتی که تولید در کشور رخ ندهد و صادرات با سرعت خوبی پیش نرود بورس هم با لطمه مواجه می شود. این موضوعی است که بورس آن را 2 بار تجربه کرده است. دولت باید از تولید حمایت داشته باشد تا از رکود خارج شود.
آیا لازم است مکانیسم جدیدی به بورس اضافه شود؟
اعتقاد بنده بورس سازو کار خود را کم کم پیدا کرده است. اما به طور کلی باید از دستکاری در بورس نیز جلوگیری شود و از دستورات به ویژه در بورس کالا کاسته شود. چنین موضوعی چندان به نفع بورس نخواهد بود.
دانلود با کیفیت