یادداشت یک کارشناس بازار فولاد؛
اندراحوالات معاملات اسلب
عصر معدن- معاملات اسلب از سال ۹۷ از رینگ معاملاتی بورس کالا خارج و مقرر شد این معامله میان خریدار و فروشنده انجام شود. همین موضوع نیز زمینه کاهش شفافیت معاملات اسلب را فراهم کرد، چراکه در روند فروش یک محصول خارج از بورس کالا امکان پیگیری معاملات بهطور کامل ممکن نیست.
شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۹:۰۰
به گزارش پایگاه خبری «عصر معدن» به نقل از کالاخبر، محمد اعتباری،کارشناس بازار فولاد، در یادداشتی نوشت: حال در چند ماه گذشته و با تشدید کمبود ورق فولادی در بازار داخلی، معاملات اسلب مورد توجه قرار گرفته است. در سایه کمبود ورق فولادی قیمت این محصول رشد بیسابقهای را پشتسر گذاشته است؛ بنابراین ستاد تنظیم بازار اقدام به تعیین کف عرضه برای تولیدکنندگان اسلب و الزام به معامله در رینگ معاملاتی بورس کالا کرده است تا بدینترتیب زمینه افزایش تولید ورق فولادی فراهم شود. گفتنی است تولیدکنندگان ورق نیز در ادامه ملزم به عرضه ورق تولیدی خود در بورس کالا خواهند شد. با این وجود، عرضه اسلب در بورس کالا با استقبال تولیدکنندگان ورق همراه نبود تا جاییکه بسیاری از عرضهها خریدار نداشتند. در ادامه بسیاری از فعالان این حوزه با استناد به نبود تقاضا برای خرید اسلب از بورس کالا خواستار بازگشت خرید و فروش این محصول به روند قبلی آن شدند.
دلایل متعددی برای نبود تقاضا برای خرید اسلب از بورس کالا بیان میشود. ازجمله آنکه اغلب واحدهای خریدار اسلب از نقدینگی کافی برای خرید اسلب برخوردار نیستند. به همین علت واحدهای یادشده اغلب در قالب حقالعملکاری فعالیت میکنند. بدینترتیب که شرکت واسطهای مواد اولیه را از تولیدکنندگان اسلب خریداری میکند، آن را در اختیار واحدهای تولیدکننده ورق فولادی قرار میدهد. درنهایت نیز به جای اسلب، ورق دریافت میکنند. درنتیجه چنین اقدامی مجموعههای تولیدکننده ورق که با مشکل تامین نقدینگی روبهرو هستند، توان تداوم تولید پیدا میکنند.
بنابراین شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که کمبود نقدینگی یکی از دلایل اصلی نبود تقاضا برای اسلب در معاملات بورس کالا است. درواقع، خرید واسطهای به منزله ایجاد زمانی برای تامین نقدینگی است. این زمان در خرید مستقیم از بورس کالا وجود ندارد؛ درنتیجه از رغبت برای خرید از بورس کاسته میشود. البته برای خرید مواد اولیه از بورس کالا نیز تمهیداتی اندیشیده شده تا این چالشها برطرف شوند؛ یعنی یک شرکت واسطه میتواند از سوی واحدهای تولیدی، ماموریت خرید اسلب را بر عهده بگیرد. برای شفافیت هرچه بیشتر شرکتهای تولیدکننده و مصرفکننده محصول عرضه شده باید مشخص باشند.
درنتیجه واحدهای تولیدی زمانی را برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود در مسیر تولید در اختیار خواهند داشت. اما گویی این راهحل تاکنون آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. بخشی از این موضوع را میتوان به هماهنگی انجام گرفته میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان و بهنوعی مهندسی عرضه و تقاضا و تمایل به بازگشت به شرایط قبلی نسبت داد. خریداران اسلب بهدنبال خرید مدتدار یا السی هستند؛ بنابراین فروش اسلب بهطور زماندار (السی) در بورس کالا، یکی دیگر از راهحلهایی است که میتواند مورد توجه قرار گیرد. اما اغلب رابطه خوبی میان تولیدکنندگان ورق و اسلب وجود ندارد.
یعنی اغلب سازندگان اسلب ترجیح میدهند محصول خود را بهواسطهای بفروشند و هزینه آن را بهصورت نقد دریافت کنند. متاسفانه برخی واحدهای تولید ورق درحالحاضر با مشکلات مدیریتی روبهرو هستند و تولیدکنندهها ترجیح میدهند در قرارداد مستقیم با آنها نباشند. گویی از تضمین کافی برای خرید مدتدار برخوردار نیستند. اما واسطهها معمولا این ریسک را میپذیرند و با توجه به نوع فعالیت خود، تضامین لازم را دریافت میکنند. البته در بحث ورود مجدد اسلب به بورس کالا، موضوع شفافیت هم مطرح است؛ هرچند تجربه نشان داده که گویی کسی تمایل به خرید اسلب در قالبی شفاف را ندارد.