روایت تولد من در سرزمین کهن

عصر معدن- مجید مرادیان معاون روابط عمومی ذوب آهن اصفهان در یادداشتی نوشت:;

روایت تولد من در سرزمین کهن
نسخه قابل چاپ
يکشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۲:۰۰

    مرا همه می شناسند و در لحظه به لحظه ی مراحل زندگیشان لمس می کنند. اما برای تولدم امواج و فرازو نشیب های زیادی حاصل شد. جنسم بسیار سخت است و با سختی ها و اراده ای محکم و استوار از دل زمین پا به عرصه وجود گذاشتم. هزارسال قبل از میلاد، تولدم را در سرزمین کهن ایران جشن گرفتند و در کنار مردمانی سخت کوش زندگی ام را آغاز کردم و در خدمت بشریت قرار گرفتم. تا به امروز درتغییرات و تمدنهای زیادی نقش داشته ام و می توان مرا با اشکال گوناگون در تمام  مراحل زندگی بشریت مشاهده و لمس کرد.

    نام من آهن است و به عبارتی فولاد با منافع کثیر.

    اما سرگذشت پیچیده و کوتاه من به عنوان مادر صنعت

    به کارگیری فولاد در تمامی مصنوعات دست بشر و استفاده از آن در کاربردهای صنعتی و ساختمانی از نیازهای اولیه در صنایع زیر بنائی محسوب می شود و به این دلیل آرزوی دیرینه ملت ایران در دستیابی به فنون آهن ریزی با آثار مکشوفه در تپه های حسن لو و سیالک حکایت  از وجود صنعت متالورژی تولید  فولاد در ایران به 1000 سال قبل از میلاد (حدود یک قرن پیش تر از اروپاییان ) دارد،  چرا که ایرانیان از زمانهای پیشین  به درستی این مسئله را لمس کرده بودند که صنایع متالورژی و در راس آن ذوب آهن  می تواند پایه گذار و ستون  ترقی و پیشرفت کشور باشد.

    اولین تلاش برای تولد

    اما متاسفانه در حالیکه در دیگر کشورها با ظهور انقلاب صنعتی تولید فولاد با شتاب بیشتری توسعه یافت، در ایران شاهد افول این صنعت مادر بوده ایم، تا اینکه حدود سال 1264 هجری شمسی یا همان 1887 میلادی اولین تلاش برای تولد اساسی این صنعت مهم، توسط شخصی به نام حاج محمد حسن امین الضرب شکل گرفت، او مجوز تاسیس کارخانه ذوب آهن را برای مدت سی سال به صورت انحصاری از ناصرالدین شاه آن هم در سرزمین سر سبز شمال (در شهر آمل )گرفت.

    وی برای احداث چنین کارخانه ای به خرید توربینهای بخار،کوره های دمشی و سایر تجهیزات از یک واحد فولادی فرانسوی اقدام نمود.ارتفاع کوره خریداری شده 8 متر و تولید آن 15 تن آهن خام در هر روز بود. امید ها منتظر بارور شدن بود. اما دستان مرموز استعمار که منافع خود را در خطر میدید در این راه سنگ اندازی می کرد، دیری نپایید که حاج محمد حسن امین الضرب به اخاذی و کلاهبرداری و ضرب سکه های اضافه متهم شد. استعمار کار را تا آنجا بالا برد که اموالش را به جرم همکاری با بیگانگان توقیف و وی به پرداخت هفتصد و شصت و پنج هزار تومان محکوم شد و در نهایت اولین تلاش برای  شکل گیری موجودیت من در سرزمین کهن، به شکست انجامید. اما دوباره پس از گذشت سالیانی سخت از غربت و تنهایی ، دوباره روزنه های امید در ایران (اطراف شهر کرج )جوانه زد و زمزمه های احداث کارخانه ذوب آهن بگوش رسید اما در حالیکه اقدامات اولیه ساخت آغاز شده بود ،عملیات اجرایی متوقف گردید و تا اینکه   نیم قرن پیش درچارچوب پروتکل همکاری های فنی و اقتصادی بین دولت ایران و شوروی سابق احداث کارخانه ذوب آهن در 23 دی ماه 1344 به تصویب مجلس وقت رسید. عملیات اجرایی احداث این مجتمع عظیم صنعتی در منطقه دشت مقاوم طبس ( 45 کیلوتری جنوب غربی اصفهان با ظرفیت اولیه 550 هزار تن ) در تاریخ 23 اسفند ماه سال 1346 آغاز و اولین ذوب نیزدر اسفند ماه 1350 از کوره بلند دریافت شد. احداث این کارخانه در مسیر سرزمین های قوم کهن بختیاری نقطه عطفی در تاریخ صنعتی شدن و رشد و توسعه و صنعت ، و صنایع معدنی در نهایت خودکفایی کشور عزیزمان ایران شد.

    ذوب‌آهن اصفهان موتور محرکه اشتغال رشد و توسعه صنعت کشور

    ذوب‌آهن اصفهان به عنوان غول بزرگ صنعت  و موتور محرکه اشتغال ' رشد و توسعه صنعت فولاد ، براساس رسالت و مسئولیت های اجتماعی در پنج دهه عمر ثمر بخش خود اولین شعله‌های صنعتی شدن را در سرزمین ایران عزیز روشن کرد و در حقیقت یک انقلاب و رنسانس مهم صنعتی و تحول را در کشور ایجاد کرد.

    باحلول انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن 1357، نیل به استقلال اقتصادی و صنعتی با حفظ وحدت و همبستگی و ریشه کن کردن نفوذ استعمار در کلیه ابعاد اقتصادی جامعه میسر شد. یکی از مهمترین دستاوردهای آن  که  در امتداد قطع وابستگی به اجانب حرکت کرد خودکفائی و اتکاء به نیروی های متخصص و متعهد داخلی در ذوب آهن اصفهان بود که علیرغم تمامی مشکلات و تنگناهای موجود  با خروج کارشناسان خارجی از این مجتمع بزرگ صنعتی، نقش خود را در این زمینه ایفا کردند و در دوران دفاع مقدس نیز با بسیج تمام نیروها و امکانات فنی مهندسی علاوه بر حفظ تولید، در خدمت جنگ تحمیلی قرارگرفت و با  تقدیم 286 شهید گرانقدر،  این شرکت منشاء خدمات و برکاتی فراوان برای تمام صنایع کشور و همچنین دانشگاهی بزرگ برای تربیت متخصصان و مهندسان مملکت در سراسر ایران مبدل شد. اکنون با گذشت  نیم قرن تلاش و همت پولاد مردان این عرصه، شاهد به بارنشستن دستاوردهای این غول بزرگ صنعت فولاد در سرتاسر سرزمین پهناور اسلامی هستیم.

    نگاهی دستاوردها و مسئولیت های اجتماعی مادر صنعت  فولادکشور

    مشارکت و حضور موثر در ساخت شرکت فولاد مبارکه ( به عنوان اولین شرکت و کارخانه متولد شده پس از انقلاب اسلامی و نخستین فرزند مادر صنعت فولاد) ' سرمایه گذاری در نیشابور و ساخت فولادخراسان ، احداث کوره بلند قروه در کردستان و کوره بلند میبد در استان یزد ، سرمایه گذاری در معادن ذغال سنگ و سنگ آهن کرمان ، سرمایه گذاری در معادن طبس در استان خراسان جنوبی و نجات معادن ذغال سنگ البرز شرقی و شاهرود و خدمات فنی مهندسی و تربیت نیروهای متخصص در نقاط مختلف ایران اسلامی بخشی از دست آوردهای مادر صنعت فولاد کشور است. در بسیاری از استانها همچون هرمزگان، خراسان، خوزستان، کردستان،کرمان، زاهدان ، فارس، آذربایجان و در یک کلام بلوغ صنعتی کشور در ذوب آهن با تجارب مهندسان و متخصصین پایه گذاری شد و چرخ های اقتصادی کشور را به حرکت درآورد و سرچشمه تولید و توسعه و رونق اجتماعی  اقتصادی شدند. اشتغال زایی، تنوع محصولات  و کیفیت و استاندارد محصولات، گنجینه نیروی متخصص و مجرب، ارائه آموزشی های تخصصی و انتقال دانش فنی به واحدهای دیگر کشور- نهادینه کردند فرایند بومی سازی-- طراحی و تولید محصولات جدید( تولید ریل راه آهن، مفتول های صنعتی بالغ بر 15 مارک و تیرآهن H  ، ریخته گری بیم بلانک و..، رشد شبکه راه و ترابری و مشارکت در توسعه بنادر، مشارکت در تدوین استانداردهای ملی، ایجاد باشگاه فرهنگی ورزشی (کسب مقام قهرمانی در داخل و خارج از کشور )و توسعه ورزش همگانی، اجرای پروژه های زیست محیطی ،احداث جنگل مصنوعی دست کاشت کشور  با وسعت 16500 هکتار و هزینه نگهداری 5 میلیارد تومان در سال، مشارکت در توسعه مراکز علمی ( دانشگاه صنایع و معادن و دانشگاه علمی و کاربردی و شهرک صنعتی(' تولید محصولات جنبی شامل چدن جامد ، قطران، و انواع مشتقات شیمیایی گاز های کک سازی.
    تنهایی ها و دل نگرانی های مادر صنعت فولاد
    بطور خلاصه می توان گفت نیم قرن فعالیت ودستاورد ذوب آهن اصفهان را باید در سه مرحله بررسی کرد،  مرحله تولد که آرزوی همه ایرانیان بود' مرحله نوجوانی 'بلوغ تا دوران کمال که چهل سالگی است. تا ده سال پیش که همه کشور ودر تمام ابعاد از دستاوردهای این مادر سخت کوش و افتخار آفرین بهره مند بودند و مستقیم وغیر مستقیم از سفره با برکتش روزی می خوردند' اما در این ده سال اخیر( که هم اکنون بایدپنجاه سالگی آن را جشن بگیریم ) همه تنهایش گذاشتند! وهنوز چشم براه کمک های مادرانه. در طی ده سال گذشته این اسطوره فولادی با بی مهری های زیادی مواجه شد! روزهای سختی را گذراند! اما پولاد مردان این صنعت' همچنان با همت و ایثار شبانه روزی و اراده استوار خود چشم به آینده ای درخشان و در شأن و منزلت ذوب آهنی بزرگ دارند 'گرچه بی توجهی و بی مهری ها در سطوح مختلف همچنان ادامه دارد و بسیاری نمی دانند ریشه و مادرشان کجاست؟ واز کجان نان می خورند و این مادر خسته در چه حالیست؟! امید است که همگان بویژه مسئولین قدر و جایگاه با ارزش این دانشگاه بزرگ صنعت ونماد و الگوی پرافتخار عرصه تولید را بدانند.
    بسان رود
    که در نشیب دره سر به سنگ میزند
    رونده باش
    امید هیچ معجزی ز مرده نیست
    زنده باش

    پورسعیدخلیلی